سلام خوش آمدید

خلاصه ای از هوشمندسازی در ایران

پنج‌شنبه، ۲۰ دی ۱۴۰۳

در آغاز ورود این سیستم ها به کشور ما در دهه 80، که همراه با اوج گیری قیمت مسکن و رونق واحدهای لوکس بوده است، نگاهی تجملی به این سیستم ها وجود داشته و در بازار مسکن صرفا به عنوان یک کالای لوکس ! ، مورد توجه سازندگان و خریداران بود.

متاسفانه با وجود این دیدگاه و عدم توجه فعالان بازار مسکن به جنبه های عملکردی سیستم هوشمند و نیز نگاه سودجویانه برخی فروشندگان ، اغلب تجربه های ضعیفی در نصب و راه اندازی این تجهیزات پدید آمد که ناشی از انتخاب های غلط و یا طراحی های ضعیف بود. با این روند برای یک دوره چند ساله ، مسیر نزولی در مبحث هوشمندسازی خانگی در کشور ما طی شد ، تا جایی که این سیستم در شرف تبدیل شدن به کالایی غیر مفید و اضافی در منازل قرار گرفت !!

هوشمند سازی های انجام شده در ابتدای کار ، بصورت عمده با پروتکل های کابلی آغاز شد و به صورت فراگیر از برندهای مرتبط با پروتکل های KNX ، SBUS و CBUS استفاده گردید. این پروتکل ها بطور عمده مبتنی بر استفاده از رله های داخل تابلویی هستند. یعنی مدار های روشنایی ، فن کوئیل ، پرده و ... ،  از درون تابلوی برق واحد وبا کنترل سر خط تغذیه آنها از طریق عملگرها (Actuators )  قطع و وصل میگردند . بهره بردار برای فرمان دادن در هر فضا به کلیدها و یا سنسورهای نصب شده در آن محیط فرمان خود را وارد کرده و این دستورات از طریق کابل مخصوصی از آن کلیدها به عملگر های  (Actuators ) درون تابلوی برق هدایت می شوند .

همانگونه که در بالا اشاره شد ،استفاده از این پروتکل های کابلی مشکلاتی را برای مصرف کننده به همراه داشت که گاها حتی استفاده از آنها را به نسبت ساختار کلید های سنتی سخت تر می نمود ! که در زیر فهرست وار به مواردی از این مشکلات اشاره می شود :

•        تمرکز رله ها در درون تابلوی برق واحد، یک اشکال بزرگ این پروتکل ها بوده که منجر به پیچیده شدن تابلوی برق و بزرگی ابعادی آن می گردد .

•        سیم کشی و لوله کشی اختصاصی این پروتکل ها مشکل دیگری است که علاوه بر هزینه های بالاتر اجرای اولیه ،  پس از اتمام پروژه و در صورت نیاز به تغییرات احتمالی ، مالک لاجرم منجر به تخریب خواهد بود.

•        به دلیل کاهش تعداد کلید ها و تمرکز کلیدهای متعدد( روشنایی ، پرده ، فن کوئیل و...) در یک نقطه و یک کلید ، کاربر برای استفاده دچار سردرگمی است.

•        دشواری ایجاد یا تغییر سناریو که نیازمند درخواست کاربر و اعزام کارشناس از سوی شرکت فروشنده است . عموما نصب تجهیزات در زمان ساخت یعنی وقتی که هنوز خریدار واحد مشخص نیست انجام می گردد ، حال آنکه قطعا با حضور خریدار و طی مدت بهره برداری ، نیازها و سناریوهای مصرفی مشخص خواهد شد.

•        از سوی دیگر با وجود ساختار خاص لوله کشی و سیم کشی ، سازنده در ابتدای کار و شروع عملیات برقی به اجبار میبایست برای تعیین فضاها و نیز تعیین سطح مورد نیاز برای هوشمندسازی  ، تصمیم گیری نماید ، حال آنکه این خود محدودیت بزرگی برای فروشنده و خریدار ایجاد می کند ، چرا که این موارد کاملا سلیقه ای است.

اما در سالهای اخیر و با افزایش آگاهی ناشی از تجربه های بدست آمده و نیز تغییر سیاست های بازار ، جنبه کاربردی سیستم های هوشمند برای مالکین و به طبع سازندگان بیشتر مورد توجه قرار گرفته و شاید بتوان گفت اهمیتی بیشتر از بحث تجاری آن نیز پیدا کرده است.

با مشکلات ذکر شده ، شاید بتوان یک سیستم هوشمند مطلوب را با داشتن اصول زیر شناخت :

•        تجهیزات کنترلی از درون تابلوی برق واحد خارج گردد تا تابلوی برق پیچیده نباشد.

•        ترجیحا الزام به بستر خاصی نداشته و ساختار لوله کشی و سیم کشی پیچیده ای نداشته باشد.

•        افزایش یا کاهش در سیستم به راحتی برای بهره بردار امکان پذیر باشد.

•        تغییر حالت ها در استفاده از سیستم ( سناریو دادن ) برای بهره بردار آسان باشد.

 

با پیشرفت های بدست آمده در سیستم های بیسیم ، و برطرف شدن شائبه هایی نظیر مخاطرات اثر منفی امواج ( نظر به رد این امر از سوی مراکز علمی و نیز گستردگی بالای استفاده از این تجهیزات در محیط اطراف و زندگی انسان امروزی ) و همچنین افزایش توانایی های امنیتی سیستم های بیسیم، به حدی که در تجهیزات متعدد و حساس شهری استفاده می شوند ، نتیجه آن شده تا این تجهیزات راه حل مناسبی برای هوشمندسازی واحدها مسکونی یا اداری گردیده و به سرعت در حال جایگزین شدن به جای سیستم های کابلی در پروژه ها می باشند.